کد خبر: 1305449
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
مرضیه نفیسی، استاد دانشگاه:‌
خود را با سبک زندگی نسل جدید هماهنگ کنیم، اما در چارچوب خانواده ما باید خود را با سبک زندگی فرزندان‌مان هماهنگ کنیم، اما در چارچوب خانواده، البته نباید اجازه داد از این چارچوب عبور کنند، چراکه در این صورت خطر انحراف جدی است. باید چارچوب تربیتی را طوری طراحی کنیم که فرزندان ما، با وجود زندگی در فضای امروز، همچنان به گرایش‌های دینی و معنوی متمایل شوند. این هنر پدر و مادر امروزی است که بتوانند با شناخت شرایط و زبان روز، با ایده‌ها و تولید محتوای دینی، فرزند خود را تربیت کنند
 محبوبه قربانی

جوان آنلاین: با گسترش فناوری و تغییر سبک زندگی، خانواده‌ها بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازتعریف نقش‌ها و بازسازی پیوند‌های عاطفی‌اند. دکتر مرضیه نفیسی، استاد دانشگاه با اشاره به اهمیت بنیان خانواده در تربیت نسل آینده می‌گوید: «اگر والدین نتوانند با زبان نسل امروز سخن بگویند و با حفظ اصول دینی خود را به فرزندان برسانند، نباید انتظار تربیتی ماندگار داشته باشند.» وی تأکید می‌کند خانواده، سنگ بنای شخصیت انسان است و تربیت کودک در سال‌های نخست زندگی، ضامن سلامت آینده جامعه خواهد بود. متن زیر ماحصل گفت‌و‌گو با این کارشناس است که می‌خوانید. 

 از نگاه شما خانواده به چه معناست و چرا برای حفظ و تقویت آن باید تلاش کرد؟
خانواده، متشکل از پدر، مادر و فرزندان است و باید کانونی گرم، امن و سراسر آرامش باشد. این مکان، گرایش‌هایی دارد. از جمله گرایش‌های فطری. خداوند نیز در قرآن به این گرایش‌ها اشاره کرده است و می‌فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»، در این آیه آفرینش همسران برای آرامش یافتن آنان در کنار یکدیگر را از نشانه‌های الهی معرفی کرده و زمینه‌های مهر و مودت را میان ایشان برقرار ساخته است. اگر زن به تنهایی و مرد به تنهایی باشند، به هیچ عنوان نمی‌توان گفت که اینها به تنهایی زندگی می‌کنند و جزو خانواده هستند. خانواده یعنی اینها هر کدام ناقص هستند، خداوند اینها را به صورت زوج در کنار هم قرار می‌دهد تا یک «تکمیل مکملی» به وجود بیاید و بتوانند ادامه حیات دهند. ادامه حیات، بر اساس تولید مثل و ازدیاد نسل به وجود می‌آید. در خصوص اینکه چرا باید خانواده حفظ و تقویت شود، باید گفت که خانواده باید مستحکم باشد و این استحکام خانواده خود منوط به یکسری عوامل است. خیلی چیز‌ها دخیل هستند در اینکه ما بتوانیم خانواده را حفظ کنیم. ما باید تلاش کنیم بتوانیم آن اتحاد را در خانواده به وجود بیاوریم و تقویت کنیم. حالا، چه چیز‌هایی باعث این اتحاد می‌شود؟ ما موظفیم زمینه‌های ارضای نیاز‌های جنسی و عاطفی متقابل زن و مرد را فراهم کنیم. اگر چنانچه ما برای حفظ و تقویت خانواده کوشش نکنیم، اعضای خانواده هر کدام به سویی می‌روند. مثل خانواده‌های غربی که اکنون می‌بینیم، هیچ مهر و محبتی، هیچ معنویتی آنگونه که اسلام به آن اشاره کرده، در آن خانواده‌ها اصلاً دیده نمی‌شود. هیچ تعهدی ندارند نسبت به یکدیگر، هیچ احساس مسئولیتی وجود ندارد. وقتی قرآن و روایات ائمه (ع) این قدر تأکید کرده‌اند حتماً هنگام صرف غذا، همه باید سر سفره حاضر باشند، این فقط به خاطر ثواب آن نیست که البته طبق روایت تأکید زیادی شده است، بلکه به این دلیل است که از احوال و حالات هم باخبر شوند، بتوانند به یکدیگر کمک کنند، اخبار را به هم برسانند و از حال یکدیگر مطلع شوند. این مسئله در تقویت خانواده بسیار اثرگذار است. اگر بتوانیم در خانواده احساس مسئولیت‌ها، تعهدها، اجرای معنویات را بر اساس حدیث ثقلین سرلوحه خودمان در زندگی قرار دهیم، قطعاً می‌توانیم خانواده مان را حفظ و به تقویت آن کمک کنیم. 

 گاهی با وجود زندگی زیر یک سقف، چرا افراد از هم فاصله می‌گیرند؟
ما مبنای زندگی و خانواده اسلامی را در نظر داریم. بر این اساس، الگوی خانواده، خانواده حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) هستند. اگر خانواده‌ها، الگوی راه خود را این خانواده بزرگوار و کریم قرار دهند، به نظر من، سعی می‌کنند در این مسیر قدم بردارند و حرکت کنند و اگر کم و کاستی وجود داشته باشد با استعانت و تلاش خودشان، آن کاستی‌ها جبران خواهد شد، اما متأسفانه بعضی خانواده‌ها دارای بصیرت معنوی، اجتماعی و فرهنگی نیستند. این از جمله عواملی است که ممکن است موجب فاصله گرفتن اعضای خانواده از یکدیگر شود و حتی ممکن است تمایل داشته باشند از خانه خارج شوند. مانند بسیاری از مرد‌هایی که خانه را ترک کرده‌اند یا زنانی که به انحراف کشیده شده‌اند یا بسیاری از فرزندانی که نباید در مکان‌هایی باشند که هستند. این بی‌ثباتی در خانواده، به نظر بنده، اولین محورش به همان شدت و ضعف معنویت در خانواده بازمی‌گردد. به نظرم نه به طور مستقیم، بلکه به طور غیرمستقیم باید فرزندان را در شرایط معنوی قرار داد. نباید خانواده‌های ما مانند خانواده‌های عصر معاصر در کشور‌های اروپایی باشند که هیچ تعهدی نسبت به یکدیگر ندارند. در بحث زنان نیز وقتی حقوق مردان و زنان رعایت نمی‌شود، چنین مشکلاتی پیش می‌آید و این مسئله نیز در همین راستا قرار دارد، اما اگر چنانچه تعهد و احساس مسئولیت داشته باشیم و با رفتار خوش عمل کنیم، اگر زن آداب و وظایف خود را بداند، اقتدار پدر و عزت و جایگاه مادر نیز حفظ شود و اینها را از طریق آموزش‌های روان‌شناسی به هم منتقل کنند، به نظر من، اعضای خانواده از هم فاصله نمی‌گیرند بلکه بسیار هم به هم نزدیک می‌شوند. صلح و صفا نیز در خانواده افزایش می‌یابد. 

 چه عواملی باعث دوام و صمیمیت بیشتر خانواده‌ها می‌شود؟
از عوامل مهم صمیمیت و پیوند خانواده‌ها، تأمین آرامش روانی همسران است. بسیاری از زوجین در دادگاه‌ها اعلام می‌کنند که مهر و عاطفه‌ای بین‌شان نیست، این نشان می‌دهد نیاز‌های عاطفی باید ارضا شوند تا زندگی مشترک ادامه یابد. تداوم نسل و فرزندآوری نقش مهمی در استحکام خانواده دارد. مراقبت از فرزندان نیز زمینه ساز صمیمیت و دوام خانواده است. گسترش فرهنگ دینی در خانه از عوامل کلیدی دوام خانواده است. والدین باید معنویت را به فرزندان به صورت غیرمستقیم و با عمل خود القا کنند تا نگاه‌ها به خداوند و جامعه عمیق‌تر شود. جلوگیری از انحرافات اجتماعی که ریشه در خانواده دارد، ضروری است. ورود ماهواره و ضعیف بودن ایمان و بصیرت، زمینه انحراف را فراهم می‌کند. گسترش فرهنگ دینی خانواده را از انحراف حفظ می‌کند. مشروعیت بخشی به فرزندان و احترام به شخصیت آنها، باعث مسئولیت پذیری و تعهد می‌شود چراکه فرزندان آیینه رفتار والدین هستند. تأمین نیاز‌های معیشتی خانواده نیز مهم است تا زن مجبور نشود خارج از خانه کار کند و باید حضور مادر در تربیت فرزندان حفظ شود. خستگی مادر و دوری از فرزندان اثر منفی دارد که برای پدر هم مناسب نیست. 

 با توجه به تغییر سبک زندگی و تأثیرات مدرنیته بر ذهن و رفتار نسل نو، چگونه می‌توان در خانواده تعادلی بین سنت‌های ارزشمند و نیاز‌های روز برقرار کرد تا کارکرد‌های تربیتی خانواده آسیب نبیند؟
این کار ساده‌ای نیست. همان طور که پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: «طوری با فرزندان رفتار کنید که انگار خودتان هم برای همان نسل هستید.» این نکته بسیار مهمی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد و در عمل به آن پایبند باشیم. فرزندان ما، فرزندان نسل امروز و تکنولوژی هستند، نسل هوش مصنوعی و فضای مجازی، اما در زمان ما چنین امکانات و فناوری‌هایی وجود نداشت. پس چطور باید این شکاف را پر کنیم؟ بدیهی است که آنها نمی‌توانند به زمان ما بازگردند. ما هستیم که باید خود را به آنها برسانیم، اما این رساندن به معنای بی قاعده و رهاشدن از اصول نیست، بلکه باید در چارچوب قوانین و اساس خانواده اسلامی باشد. ما باید خود را با سبک زندگی فرزندان مان هماهنگ کنیم، اما در چارچوب خانواده، البته نباید اجازه داد از این چارچوب عبور کنند، چراکه در این صورت خطر انحراف جدی است. اگر در این مسیر قصور شود، انحراف‌ها و لغزش‌ها دور از انتظار نخواهد بود. باید چارچوب تربیتی را طوری طراحی کنیم که فرزندان ما، با وجود زندگی در فضای امروز، همچنان به گرایش‌های دینی و معنوی متمایل شوند. این هنر پدر و مادر امروزی است که بتوانند با شناخت شرایط و زبان روز، با ایده‌ها و تولید محتوای دینی، فرزند خود را تربیت کنند. باید شرایطی فراهم شود که بدون اجبار فرزندان به سمت مطالعه و تفکر سوق پیدا کنند. مثلاً کتاب‌هایی از شهدا را تهیه کنیم و در خانه داشته باشیم، بدون اینکه تحمیل کنیم. همین که کتاب مقابل چشم فرزند است، اثر خودش را خواهد گذاشت، چون انسان دارای فطرتی الهی است و زمانی که این فطرت تقویت شود، خودِ شهید، او را خواهد طلبید. بالاخره روزی کتاب را برمی دارد و می‌خواند و در دلش اثر می‌گذارد. اگر ما والدین، در زندگی خود از انحرافات اخلاقی، اجتماعی و رفتاری فاصله بگیریم، فرزندان ما نیز به همان مسیر خواهند رفت، حتی اگر روزی به هر دلیلی لغزش داشته باشند، چون ریشه شان محکم است و در خانواده شکل گرفته، در طوفان‌های جامعه نمی‌شکنند، بلکه بازمی‌گردند، چراکه پایه و اساس آنها درست شکل گرفته است. تربیت کودک در هفت سال نخست زندگی، بنیان شخصیت آینده اوست. بهترین شیوه‌ها باید در این دوران به کار گرفته شود تا کودک با احکام اسلام، معارف دینی و سبک زندگی اهل‌بیت (ع) آشنا شود، اما نه با اجبار، بلکه با زبان خودش. خداوند را باید آنگونه معرفی کرد که برای کودک قابل فهم باشد. اهل بیت (ع) را نیز باید با زبان کودکانه و مهربان معرفی کرد تا در دل او جا باز کنند؛ و در آخر اگر بخواهیم در یک جمله، مردم را به توجه بیشتر به خانواده دعوت کنیم، چه می‌توان گفت؟
خانواده، نخستین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی است که سلامت و پویایی هر جامعه‌ای از آن آغاز می‌شود. اگر بخواهیم جامعه‌ای اخلاق‌مدار و متعهد داشته باشیم، باید تربیت را از خانواده‌ای سالم، آگاه و مسئولیت پذیر آغاز کنیم، چراکه جامعه چیزی جز مجموعه‌ای از خانواده‌ها نیست. فرزندان در خانواده رشد می‌کنند و شخصیت می‌گیرند. اگر پدر و مادر خود پایبند به فرهنگ دینی و ارزش‌های اسلامی باشند، می‌توانند فرزندانی تربیت کنند که نه تنها برای خانواده بلکه برای جامعه نیز منشأ خیر باشند. الگوگیری از سیره اهل‌بیت (ع) به ویژه حضرت زهرا (س) و امام علی (ع)، می‌تواند نسلی متعهد و مسئول پرورش دهد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار